«وَمَن یُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَئِکَ رَفِیقًا» و کسانى که از خدا و پیامبر اطاعت کنند، در زمرهی کسانى خواهند بود که خدا ایشان را گرامى داشته [یعنى] با پیامبران و راستان و شهیدان و شایستگانند و آنان چه نیکو همدمانند» (سوره ی نساء، آیهی 69)
ای کاروان
ای کاروان انتـها ای ساربان مقتـدا حالا که راهی می شوی بی ما چرا بی ما چرا
جانم فدای ساربان دل میکنم از کارون غربت گه است این جا مکان اینجا چرا اینجا چرا
راهم بسر آمد مگر جانم بدر آمد مگر آخر بگو این ماجرا ایما چرا ایما چرا
آهم بدل مانده دگرسوز دلم سوزد جگر همره نمی خواهد دگر حالا چرا حالا چرا
حالا که دارم میروم مست خرامان میشوم دانم ندارم همسفر پروا چرا پروا چرا
جامی بده ای ساقیا شاید کند من را دوا یک جرعه اش باشد روا رسوا چرا رسوا چرا
سازم نمی سازد دگر نازم نمی نازد دگر دنیــا شده بهــر بلا بر ما چرا بر ما چرا
این شام آخرمانده ام سرگشته ودرمانده ام مستی نمانده در سرم شیدا چرا شیدا چرا
دیوانــه روی توام پروانــه کوی توام با دل وصالش میشوم بینا چرا بینا چرا
بازم صبورم ازکرم یارم نرفته از برم داخل شوم د کوی او دنیا چرا دنیا چرا
خواهم شوم بی مدعا مشتاق روی مه لقا روحم شود از تن جدا فردا چرا فردا چرا
صبور
انتظار
ساقی قدحی لب تر بکنم از کام دلی ریحانه شوم ــــــــــــــ یک جرعه اگر مستم بکند پیمانه آن میخانه شود
بلبل چو شود شیدای گلی از بوی گلش مستانه شود ــــــــــــــ دلـداده اگر دلخوش نکند کاشانه او ویرانه شود
جانامشکن این جام دلم درمان نشود زخم دل من ـــــــــــــــ بیمار دل ار بی تابی کند آن خانه دل غمخانه شود
شب را بسحرچشمم به دراست تا شمع وجودت رانگرم ــــــــ نازم برهت تاجان دلم بر گرد رخت پروانه شود
این رسم وفا داری نبود آئینه دلداری نبود ـــــــــــــــ این دل به کدامین جرم خودش آخر به در بیگانه شود
شرح دل من بر سنگ صبورآید تو اگر یادم نکنی ــــــــــــ ترسم که دلم از دست جفا بر سر بزند دیوانه شود
بازم به رهت دارد نگهم تا کام صبوری را بکشم ــــــــــــــ شاید قدمت بر حال دلم هر آن به ره کاشانه شود
صبور
نقل قول نسترن
سلام من به کمال وقار هم وطنم
سلام من به کلام صدیق هم سخنم
سلام من به گلابی که ریخت پر کفنم
به عشق رایحه اش تا ابد سوخت تنم
سلام من به چمنزار این دشت برین
سلام من به امام همام مکتب دین
سلام من به صف آرائیان فروردین
وشاهدی که به کوچش بسوخت جان و تنم
سلام من به ره آوردگان آزادی
سلام من به شهیدان ماه خردادی
سلام من به گلوی که داد فریادی
کجاست همسفرانم کجاست نای تنم
سلام من به بهاری که لاله پرورده
سلام من به کبوتر سفر کرده
سلام من به نهالی که غنچه آورده
به شاخسار تنیده بسان نسترنم
سلام من به شعاری که روی دیوار است
سلام من به خزابی به رنگ رخسار است
سلام من به هلالی به چوبه دار است
و رازهای نهفته برای هر سخنم
سلام من به سفیرقیام خون باران
سلام من به نفیر شکست دژخیمان
سلام من به یقینی که بسته است پیمان
چه باک سر به طناب یا مباد سر بتنم
سلام من به سحرگاه فجر خورشیدی
سلام من به شفقهای تیرناهیدی
سلام من به افقهای نور امیدی
دلم ز شوق قرین است نیم دگر محنم
سلام من به دیارکه سبزه باران است
سلام من به عروسی که گل نثاران است
سلام من به حنا بندی جوانان است
صبوریا فرجی بر رهی پیچ و خمم
صبور
تبارِ عاشقانِ بیدل
گفت: خواهر،عرصهء پیکار ماست غم مخور، غمخوار هستی، یار ماست
دستِ تقدیر است، باید سر سپرد در رهِ جانان بباید جان فشرد
گر چه سهمِ ما در عالم ماتم است خون ما تأییدِ عمرِ عالم است
خون ما مُهریست بر طومارِ دین جان ما، ثبتی بر اِثباتِ زمین
ما تبارِ عاشقانِ بی دلیم ما همان عقشی، که در آب و گلیم
عشقِ جانان، در وجود افروخته ما همان پروانگانِ سوخته
ما همان عشّاق، کز روزِ الست بادهء عشقِ خدا کردست مست
آمدیم اندر زمین، تا عین نور یابد اندر بیشه جان ها ، ظهور
آمدیم، تا عشق در جانها شود جانِ جانان، در جهان، پیدا شود
لیک زان روزست سرها، غرقِ خون از پیِ شمشیرِ غدّارانِ دون
هر یکی زخمی ز زخمی آتشین هر زمان تیغی زِ فرزندانِ کین
جرممان عشق است، نور و روشنی مجرمِ اوّل، فدایِ حق، علی
سال ها پرچم ز حق اَفراشتیم عمر، بر پاسِ عدالت داشتیم
لیک پرچم بر زمین افتاده است نعش حق است اینچنین جان داده است
خون ما اِحیای ِ خونِ پرچم است سر بباید داد و خون و پا و دست
خواهرم، ما وارثانِ حیدریم قارییانِ سنّتِ پیغمبریم
سنّّتش این بود هر کو عشق داشت عاقبت، جان در بَرِ جانان گذاشت
هر دو در میدانِ جنگیم این زمان تو از این سو تیغ گیری، من از آن
در پی پیکارِ دشمن،شیر باش بر سر ظلم و ستم ،شمشیر باش
خویش را آماده ی پیکار کن رویِ این مردانِ بیدل، خوار کن
چرخ گردون طرح ها دارد بسی دور ها بخشد به هر خار و خسی
لیکن اینک با نگاهِ آب، بین دیدگانِ مردمان، در خواب بین
اعتلایِ خس ،به اوج آسمان خواهدش کوبید در قعرِِ زمان
ور میانِ خون بِبینیم بعد از این اِعتلای حقّّ نِگر اَندر جبین
رو برای کودکان همدرد باش از برای اَهل بیتم مرد باش
این من و این تو به میدان نبرد بینی شب را به ِگل خواهیم کرد
BODY { SCROLLBAR-FACE-COLOR: #656565; SCROLLBAR-HIGHLIGHT-COLOR: #3d3d3d; SCROLLBAR-SHADOW-COLOR: #3d3d3d; SCROLLBAR-3DLIGHT-COLOR: #656565; SCROLLBAR-ARROW-COLOR: #ffffff; SCROLLBAR-TRACK-COLOR: #969696; SCROLLBAR-DARKSHADOW-COLOR: #000000; margin-top: 4px; margin-right: 4px; } body,td,th { font-family: Tahoma; font-size: 13px; } a { font-family: Tahoma; font-size: 13px; color: #CC0000; } a:link { text-decoration: none; } a:visited { text-decoration: none; color: #CC0000; } a:hover { text-decoration: none; color: #CC0000; } a:active { text-decoration: none; color: #CC0000; }
* جنگ جهانی دوم خونین ترین جنگ بوده که در آن حدودا 56 میلیون نفر جان باختند.
* روغن ساعت گرانبهاترین محصول نفت خام است.
* مار می تواند تا 0.5 ساعت بعد از قطع شدن سرش نیش بزند.
* از هر 10 زن یک نفر در طول زندگیش به سرطان سینه مبتلا می شود.
* عدسی چشم انسان در طول عمر او همیشه در حال رشد است.
* نور خورشید فقط تا عمق 400 متری آب دریا نفوذ می کند.
* عمیق ترین دریاچه جهان بایکال است که در سیبری قرار دارد.
* بلندترین نقطه پرواز هواپیماهای معمولی 17 کیلومتر است.
* بزرگترین جانور بی مهره ماهی مرکب غول پیکر است که ظول آن به حدود 15 متر می رسد.
* شتر می تواند در عرض 3 دقیقه 200 لیتر آب بخورد.
صداقتی که انسان از روی انسانیت برای رفاه انسانها در طبق اخلاص میگذارد اسمش پخمگی نیست بلکه ایثار و گذشت وفداکاریست و تو ای همسایه اگر چنین نپنداری !!! پس من همان پخمه هستم .
سه شنبه 14 دی 1389 - 22:14 |
||
|
||
دانستنیها و مطالب خواندنی (2)
گوش چپ، گوش عشق است
دانشمندان کشف کردند گوش چپ که اطلاعات خود را به نیمکره راست مغز ارسال می کند، "گوش عشق" است و بنابراین عبارات احساسی را برای درک بهتر باید در این گوش نجوا کرد. بخش چپ مغز منطق، توجه به جزئیات، زبان، علم و استراتژیها را نشان می دهد و طرف راست تصورات، اشراق و سیر و سلوک، دید همزمان، تخیلات و احساسات را حاکمیت می کند.
هر یک از این بخشهای مغز، قسمت مخالف بدن را کنترل می کنند. بنابراین منطقی است که تصور شود یک جمله احساسی اگر مستقیما از طرف چپ بدن ارسال شود، سریعتر به مراکز احساسی می رسند. به طور طبیعی چشم راست با زکاوت بیشتری می تواند رنگها را درک کند، این درحالی است که بهتر است مادران گونه چپ کودک را ببوسند و یا با دست چپ کودک را در آغوش بگیرند.
در حقیقت دانشمندان یک دانشگاه انگلیسی در تحقیقات خود نشان دادند که 85 درصد از زنان چپ دست یا راست دست، کودک خود را با دست چپ در آغوش می گیرند. به این ترتیب واکنشهای فیزیکی و احساسی کودک مستقیما به طرف راست مغز مادر می رسند. به تازگی گروهی از محققان با آزمایش 1120 نفر مشاهده کردند که گوش چپ در این افراد "گوش عشق" است. به طوری که 69 درصد از موارد، خاطر نشان کردند که، تمام عبارات شیرین و عاطفی را هنگامی که از راه گوش چپ می شنوند بهتر درک می کنند و تنها 31 درصد از موارد اگر این عبارات را با گوش راست بشوند، می توانند عمق آنها را درک کنند.